کتاب تاثیر ‏مداخلات ‏بر ‏کاهش ‏آسیب ‏های ‏اجتماعی ‏خانواده ی ‏معتادان

کتاب تاثیر ‏مداخلات ‏بر ‏کاهش ‏آسیب ‏های ‏اجتماعی ‏خانواده ی ‏معتادان

133,000 تومان

تعداد صفحات

95

شابک

978-622-378-259-6

ناموجود

فصـل اول 11
مقدمه 11
فصـل دوم 15
مفهوم اعتیاد 15
تاریخچه مصرف مواد مخدر در سطح جهان و ایران 18
همه گیر شناسی سوء مصرف مواد مخدر در ایران 20
سبب شناسی 22
عوامل خطر ساز 22
ماهیت مواد مخدر 24
اثرات مواد مخدر بر انتقال دهنده های عصبی 26
راههای مصرف مواد 27
طبقه بندی مواد مخدر 27
مواد افیونی 27
مواد محرک: کوکائین – قرص های اکس Xtazi 28
مواد توهم زا: 28
خطرات مصرف مواد مخدر: 28
فصـل سوم 31
دیدگاه نظری و تئوریک اعتیاد: 31
علل زیست شناختی مستعد کننده اعتیاد 31
علل روان شناختی مستعد کننده اعتیاد: 31
علل اجتماعی مستعد کننده اعتیاد 32
علل معنا شناسی – فلسفی : 32
پیامدها و عوارض مصرف مواد مخدر: 32
پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر و انواع آن 35
مراکز درمانی تخصصی سوء مصرف مواد و الكل: 36
مراکز سم زایی / دارو درمانی: 36
برنامه های توانبخشی سر پایی: 36
اجتماع درمانی: 36
ارائه دهندگان مشاوره سر پایی: 37
شیوه های درمان 38
اقدامات درمانی: 39
برنامه های نگهدارنده با متادون: 39
استفاده از روشهای گروه درمانی: 42
گروه معتادان گمنام 43
برنامه معتادان گمنام 44
فصـل چهارم 47
مبانی نظری سلامت روان 47
تعریف سلامت روانی 47
نظریه های سلامت روان: 48
مبانی نظری حمایت اجتماعی 50
تعريف حمایت اجتماعی: 51
دیدگاه های نظری حمایت اجتماعی : 51
دیدگاه روان پویشی: 51
در نظام اریکسون در مرحله اول (اعتماد در برابر عدم اعتماد ):| 52
دیدگاه یادگیری اجتماعی – شناختی 52
دیدگاه پدیدار شناختی 53
دیدگاه شناختی : 53
منابع حمایت اجتماعی: 54
ابعاد حمایت اجتماعی : 55
سیستم های حمایت اجتماعی : 56
افزایش حرمت نفس: 57
عوامل فردی و اجتماعی حمایت اجتماعی: 58
طبقه بندی حمایت اجتماعی و انواع آن 59
اصطلاح کیفیت زندگی 62
تعریف کیفیت زندگی 62
مؤلفه های کیفیت زندگی 65
تاریخچه مطالعات کیفیت زندگی 67
ویژگی های کیفیت زندگی 69
مطالعات 71
منـابع و مآخـذ 81
منابع فارسی 81
منابع غیر فارسی 88

 

 

 

 

مفهوم اعتیاد
مفهوم اعتیاد از چهار عنصر تشکیل شده است: پیشروی، اشتغال ذهنی، فقدان کنترل تصور شده و پایداری علیرغم عواقب منفی دراز مدت. بنابراین رفتار اعتیادی وضعیت پیش رونده ای است که در آن فرد به طور فزاینده ای وقت و انرژی صرف کرده و در نتیجه احساس عدم کنترل می‌نماید که تنها از طریق تکیه بر یک عامل بیرونی (دارو، قدرت برتر) می‌تواند بر آن فائق آید.
این حالت علیرغم وجود عواقب منفی ادامه می‌یابد. در ۵- DSM از اعتیاد نامی به میان نیامده است و در عوض از دو واژه دیگر با نام های وابستگی به مواد و سوء مصرف مواد استفاده شده است (برجاس، گواری، محمد علی زاده و حق دوست، ۱۳۸۷).
A – الگوی غیر انطباقی مواد که منجر به ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی شده و با یکی (یا بیشتر از موارد زیر در طی مدت ۱۲ ماه تظاهر می‌کند:
۱- مصرف مکرر مواد که منجر به شکست در انجام وظایف در محل کار، مدرسه یا خانه شود.
۲ – مصرف مکرر مواد در موقعیت هایی که در معرض خطر جسمی قرار گیرد.
3- مشکلات مکرر قانونی در ارتباط با مواد (مثلا بازداشت ناشی از سوء رفتار در ارتباط با مواد)
۴- تداوم مصرف مواد علیرغم مسائل مداوم با مراجعه شغلی یا بین مرزی که ناشی از مواد بوده یا با آن تشدید می‌شود.
B – معیارهای تشخیصی وابستگی به مواد را برای همان ماده پر نکند. الگوی غیر انطباقی مصرف یک ماده که به ناراحتی قابل ملاحظه بالینی منجر می‌شود و با سه مورد (یا بیشتر از علائم زیر که زمانی در طی ۱۲ ماه روی می دهد تظاهر می‌کنند.
١- تحمل که با هر یک از موارد زیر مشخص می‌شود
a) نیاز به مقادیر بسیار بالاتر یک ماده برای رسیدن به مسمومیت با تاثیر دلخواه
b) کاهش ملاحظه تاثیر با ادامه مصرف همان مقدار ماده
۲۔ محرومیت که با هر یک از موارد زیر مشخص شود
a) سندرم محرومیت که برای هر ماده خاص مشخص است
b) همان ماده (یا ماده ای مشابه برای رفع یا جلو گیری از علائم محرومیت مصرف می‌شود.
٣- ماده غالبا به مقادیری بیشتر و دوره ای طولانی‌تر از آنچه مورد نظر است مصرف می‌شود.
۴- میل یا تلاش های ناموفق برای کاهش یا کنترل مصرف ماده وجود دارد.
۵- وقت زیادی در فعالیت های لازم برای به دست آوردن ماده (مثلا مراجعه به پزشکان مختلف یا رانندگی های طولانی)، مصرف ماده (مثلا تدخين طولانی) یا رهایی از آثار ماده صرف می‌شود.
۶- به خاطر ماده فعالیت های مهم اجتماعی، شغلی و تفریحی کاهش یافته یا کنار گذاشته می‌شود.
۷. ادامه مصرف مواد علیرغم آگاهی به وجود مشکلات مستمر با عود کننده جسمی یا روان شناختی که از مصرف ماده ناشی شده یا در نتیجه مصرف آن تشدید می‌شود (مثلا ادامه مصرف کوکائین علیرغم وجود افسردگی ناشی از کوکائین، یا ادامه مصرف الکل علیرغم شناخت این موضوع که زخم گوارشی با ادامه مصرف آن شدت می‌یابد) (صالحی، ۱۳۸۸).
موادی که در طبقه بندی ۵-DSM از آن ها نام برده شده است عبارتند از:
الكل، آمفتامین ها، کافئین ها، کانابیس، کوکائین، توهم زاها، مواد استنشاقی، نیکوتین، او پیوئیدها، فن سیکلیدین، مواد آرامبخش و خواب آور و ضد اضطراب. شایع ترین مورد سوء مصرف و وابستگی ها در ایران او پیوئیدها هستند.
او پیوئیدهای رایج در ایران، شامل تریاک، شیره، هروئین و کدئین می‌باشند که به صورت خوراکی، استنشاقی و تزریقی استفاده می‌شوند.
از دیگر مواد مورد استفاده در ایران می‌توان به حشیش (از گروه کانابیس)، متیل فنیدیت (با نام تجارتی ریتالین” از گروه آمفتامین ها)، اکستازی (از گروه آمفتامین ها) کوکائین ها و LSD (از گروه توهم زا) را می‌توان نام برد(ممتازی، ۱۳۸۵).

تاریخچه مصرف مواد مخدر در سطح جهان و ایران
تاریخچه مصرف انواع مخدر به صدها و بلکه هزاران سال قبل باز می‌گردد. تریاک از ۳۵۰۰ سال قبل جهت مصارف طبی بکار می‌رفته است. کانابیس را می‌توان در کتب درمان های گیاهی چین باستان یافت و از شراب در انجیل نام برده شده است. مردمان بومی مغرب زمین قبل از تماس با اسپانیایی ها سیگار می کشیدند و کوتاه می جویدند. شكل سوء مصرف مواد مخدر از اواخر سده نوزدهم اهمیت بهداشتی زیادی پیدا کرد و از اوایل سده بیستم تزريق داخلی وریدی مرفین و هروئین گسترش یافت. سیگار از سده نوزدهم با توسعه روش هایی که امکان ساخت سیگارهای ملایم تر که بتوان آن ها را عميقا وارد ریه ها کرد گسترش یافت (سام آرام، کردونی، دغاغله، افقه، ۱۳۸۷).
مصرف مواد مخدر در سه دهه ابتدایی قرن بیستم در کشورهای صنعتی شیوع زیادی پیدا کرد. بیشتر قوانین مجازات و سخت گیری بر علیه اعتیاد در همین سال ها تصویب شد. با شروع دهه ۳۰ میلادی جهان وارد سال های طلایی از نظر کنترل اعتیاد شد و تعداد معتادین برای حدود ۳۰ سال در کشورهای صنعتی در حداقل خود باقی ماند. به عنوان مثال در این سال ها در انگلستان تعداد معتادین به هروئین در حدود ۱۰۰۰ نفر ثابت ماند. از ابتدای دهه ۶۰ تا حدود سال ۱۹۸۰ جهان صنعتی شاهد افزایش مصرف مواد مخدر بود. استفاده از حشیش و ماری جوانا به قدری در دهه ۷۰ رایج بود که در سال ۱۹۷۹ در ارزیابی مدارس در آمریکا 4 / 60 درصد به سابقه مصرف این ماده اذعان داشتند(بشارت، ۱۳۸۶). مصرف مواد در دهه ۸۰ ابتدا در مورد حشیش و سپس در مورد هروئین و پس از آن در مورد کوکائین کاهش یافت و پس از سال ۱۹۹۵ افزایش اندک مشاهده شد(خلیلی، ۱۳۸۶).
تاریخچه مصرف مواد مخدر در ایران الگویی متفاوت از کشورهای صنعتی داشته است. در ایران پیش از اسلام نوشیدن الکل رواج داشت و پس از اسلام با منع مصرف الکل، استفاده از تریاک و حشیش در برخی از نقاط کشور به عنوان داروی اولیه شدت یافت. مصرف تریاک به طور سنتی در ایران معمول بود و بسیاری از مردمی که تریاک مصرف می کردند از جامعه طرد نمی شدند. مسئله اعتیاد به تریاک از ربع سوم قرن نوزدهم آغاز می‌شود و قبل از آن اگر چه در دسترس بوده ولی اعتیاد به آن از شیوع چندانی برخوردار نبوده است (هاشمی و جوکار، ۱۳۸۵).
در سال های نخست دهه ۱۳۳۰ دولت ایران شمار معتادین کشور را بیش از 5/ 1 میلیون نفر برآورد نمود که ۹۸ درصد این افراد را معتادین به تریاک و شیره تشکیل می دادند. با توجه به جمعیت ایران در آن سال ها که نزدیک به ۲۱ میلیون نفر بوده است، رقم یاد شده ۷ درصد از جمعیت کشور را در بر می گرفت. در سال ۱۳۳۳ با اعلام ممنوعیت کشت خشخاش و مصرف تریاک، شمار معتادین کشور تا مرز ۴۰۰۰۰۰ نفر کاهش یافت.
این وضعیت دیری نپایید و با ورود مواد مخدر از کشورهای همسایه به ویژه از طریق مرزهای شرقی کشور که ممنوعیتی در آن ها وجود نداشت، شمار معتادین کشور رو به افزایش گذاشت و دولت، خط مشی تازه ای در سال ۱۳۴۷ در مورد کشت و مصرف تریاک در پیش گرفت.
این اقدام به منظور پیش بردن دو هدف درمان معتادین و کنترل اعتیاد به مواد مخدر صورت گرفت. معتادین به دو گروه معتادین ثبت نام شده یا کوپن دار و معتادین غیر قانونی تقسیم شدند. گروه نخست را معتادینی تشکیل می دادند که سن بالاتر از ۶۰ سال داشته و گمان می‌رفت شانس کمی برای درمان توانبخشی آن ها وجود دارد. برای تامین نیاز این افراد به تریاک، دولت، کشت خشخاش را در نواحی محدودی با نظارت دولت مجاز اعلام کرد(هاشمی و جوکار، ۱۳۸۵).
برابر گزارش سال ۱۹۹۹ کمیته بین المللی کنترل مواد مخدر سازمان ملل متحد، پیش از انقلاب اسلامی در ایران، ۲ میلیون نفر (۴ درصد کل جمعیت ایران) مصرف کننده مواد مخدر وجود داشته است. طی سال های ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ به دلیل آنکه نظارت دولت بر کنترل مواد مخدر به پایین ترین سطح رسیده بود، تولید و توزیع مواد مخدر در کشور به یکباره رو به فزونی گرفت. بر پایه اذعان مقامات رسمی کشور، ۵ درصد از کل جمعیت کشور در آن هنگام معتاد به مواد مخدر بودند.
از این رو مبارزه ای جدی بر علیه توزیع و تولید مواد مخدر در سال ۱۳۵۸ آغاز شد و برای قاچاقچیان مواد مخدر، تا مجازات اعدام پیش بینی گردید. این اقدام با ایجاد ستاد هماهنگی مبارزه با مواد مخدر در سال ۱۳۵۸ با حضور نمایندگان نیروی انتظامی، دادگستری و وزارت بهداشت، تحقق یافت. در سال ۱۳۵۹ نزدیک به یک میلیون معتاد در کشور وجود داشته است. این رقم در گزارشی که در ایران در سال ۱۳۶۴ به کمیسیون بین المللی مواد مخدر سازمان ملل در شهر وین ارائه کرد به ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر کاهش یافت. ۴۰ درصد از این افراد معتاد به هروئین بودند و بیشتر آن ها را جوانان تشکیل می دادند ترقی جاه و نجفی، ۱۳۸۶).
همه گیر شناسی سوء مصرف مواد مخدر در ایران
در تمام سال های پس از انقلاب (حتی در سال های ابتدایی انقلاب و دوران جنگ تحمیلی) میزان مصرف مواد مخدر افزایش یافته و بیشترین میزان افزایش در سال های ۵۲ تا ۵۶ با میزان ۱۶۶ درصد رخ داده است. پس از آن تا سال ۶۶ به تدریج از شدت آن کاسته شده و مجددا در دوره زمانی سال های ۶۷ تا ۷۱ به میزان رشد ۵۹ درصد رسیده است (روزنویگ، ۱۹۹۹). آمار شیوع سوء مصرف مواد مخدر در ایران از 2/ 1 میلیون نفر تا ۳ / ۳ میلیون نفر متفاوت است. در سال ۱۹۹۷ از مجموع ۹۶۰۰۰۰ نفری که برای ازدواج، مجوز کسب و کار و گواهینامه پایه ۱ مورد آزمایش اپیوئیدها قرار گرفتند حدود 39/2٪ پاسخ مثبت داشتند. این آمار با توجه به اینکه افرادی که مورد آزمون قرار می‌گرفتند از عواقب پاسخ مثبت، اطلاع داشتند، احتمالا پایین تر از میزان واقعی است. با در نظر گرفتن اینکه تمامی افراد مورد آزمایش، بالاتر از ۱۵ سال سن داشتند و حدود ۶۰٪ جمعیت ایران در این طیف سنی قرار می گیرند، می‌توان تست او پیوئید مثبت را در کل جامعه، بیش از یک میلیون نفر تخمین زد (مکری، ۱۳۸۶). شایان ذکر است که در برخی شهرها تا ۱۰ درصد افراد مواد مخدر مصرف می‌کنند و تخمین زده می‌شود که از جمعیت ۱۲ میلیونی تهران ۲۴۰۰۰۰ نفر مواد مصرف می‌کنند که به نظر می رسد این تخمین بسیار کمتر از مقدار واقعی است. خلاصه ای از شیوع مصرف، مصرف تزریقی مواد و ارتباط آن با عفونت HIV در جدول شماره ۳-۲ مشاهده می‌شود (رید،. ۱۹۹۹).

سوء مصرف مواد، پدیده ای نامتجانس (هتروژن) با عوامل سببی متفاوتی است و معمولا مجموعه ای از عوامل روان شناختی، اجتماعی، بیولوژیک و دارو شناختی در ایجاد اعتیاد و وابستگی به مواد دخیل هستند. عوامل اجتماعی بیشتر در شروع مصرف مواد مخدر و عوامل بیولوژیک بیشتر در ادامه وابستگی به مواد نقش دارند. عوامل اجتماعی و محیطی شامل فاکتورهای فرهنگی، نگرش های اجتماعی، رفتارهای همسالان، قوانین، قیمت مواد و در دسترس بودن آن ها هستند، معمولا در شروع مصرف از موادی همانند الكل، سیگار و کانابیس است که مقبولیت اجتماعی بیشتری دارند و این مواد دروازه ورود به دنیای مواد شناخته می‌شوند، مطالعات فراوان نشان داده اند که مصرف الکل و سیگار و دیگر مواد در جامعه با تغییر قیمت و در دسترس بودن آن ها تغییر می‌کند. هنگامی که فروشگاه های عرضه الكل افزایش می‌یابد مصرف الکل نیز به موازات آن ها زیاد می‌شود. در هنگامی که قیمت الكل و سیگار افزایش می‌یابد مصرف آن ها کاهش پیدا می‌کند(پورشهباز، شاملو، جزایری و قاضی طباطبایی، ۱۳۸۷).
عوامل خطر ساز
عوامل یادگیری شامل شرطی سازی، اثر تقویت کنندگی مصرف و بازدارندگی محرومیت به تنهایی توجیه کننده شروع و ادامه مصرف مواد در بیماران نیستند. در برخی شرایط مصرف طولانی مدت مواد، منجر به اعتیاد نمی‌شود. مثلا شانس اعتیاد به مواد در بیمارانی که در طی بستری در بیمارستان به دلیل درد، مواد مخدر دریافت نموده اند بسیار کم است. تنها ۱۲ درصد از سربازان آمریکایی که در ویتنام مصرف کننده هروئین بودند پس از سه سال از بازگشت به کشورشان عود وابستگی به هروئین داشتند (روزنزویگ، ليمان و بریدلور، ۲۰۰۴)، این یافته ها بیانگر وجود عوامل خطر ساز است که در کنار عواملی نظیر یادگیری و بیولوژی منجر به سوء مصرف مواد می‌شود. عواملی که باعث افزایش شانس سوء مصرف و وابستگی به مواد مخدر می‌شود عبارتند از: (نايمه، ۲۰۰۵):

١- عوامل بیولوژیکی
شاید بیشترین مطالعات ژنتیکی سوء مصرف مواد در والدين الكلیک صورت گرفته باشد. الکلیسم در والدین پیشگیری کننده سوء مصرف الکل و دیگر مواد، پرخاشگری و رفتارهای ضد اجتماعی در دوران نوجوانی است. این آسیب پذیری ژنتیکی در مورد دیگر مواد نظیر کانابیس، سیگار و هروئین شناخته شده است (نايمه، ۲۰۰۵).
۲ – ویژگی های فردی
– پرخاشگری و کنش نمایی هیجانات
– اختلال در کارکردهای شناختی نظیر اشکال در برنامه ریزی توجه و تمرکز، منطق انتزاعی، آینده نگری، قضاوت، برآورد زیاد از سوء مصرف مواد مخدر در جامعه، نگرش مثبت به مواد.
– فرار از مدرسه
– وضعیت تحصیلی نامناسب.
– اختلالات خلقی و اضطرابی
در مقابل، برخی از ویژگی ها نظیر موفقیت های تحصیلی در مدرسه، اهداف بالای تحصیلی، هوش بالا، توانایی کنترل هیجانات، توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران، اعتماد به نفس بالا، توانایی حل مسئله، انعطاف پذیری و اعتقادات صحیح مذهبی، به عنوان عوامل محافظت کننده شناخته می‌شوند(نايمه، ۲۰۰۵).
3- عوامل خانوادگی
– از دست دادن والدین به دلیل فوت، طلاق و یا زندانی شدن آن ها
-. حمایت زیاد و یا کنترل زیاد توسط یکی از والدین
– پدری که از نظر عاطفی سرد باشد و حضور فعال در منزل نداشته باشد.
– وابستگی خیلی زیاد به یک خواهر یا برادری که مصرف کننده مواد است.
– مقصر شمردن مرتب کودک به دلیل مشکلات مختلف در خانواده
مصرف مواد در یکی از والدین از طریق الگو برداری فرزند شانس مصرف مواد را در او افزایش می دهد(شمسی میمندی، ضیاء الدینی و شریفی یزدی، ۱۳۸۷).
ارزش و اهمیت خانواده در حفظ سلامت روانی و اجتماعی بر هیچ کس پوشیده نیست. خانواده سالم بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی و بالندگی اعضای خود فراهم می‌کند و در حفظ و ارتقاء سلامت جسمی و روانی تاثیر فراوان و غیرقابل انکاری دارد. خانواده ناسالم می‌تواند زمینه را برای ایجاد اختلال در ابعاد جسمی روانی و بزهکاری سوق دهد، وجود عوامل زیر در خانواده می‌تواند زمینه را برای گرایش نوجوانان و جوانان به اعتیاد فراهم نماید.
– حضور فرد یا افراد معتاد در خانواده ایجاد جو ناامنی و نگرانی دائمی در خانواده (جرو بحث و نزاع دائمی و یا تهدید به طلاق) پرخاش گری کلامی و بدنی و اعمال خشنونت (تحقیر، تمسخر، تهدید، توهین و آزارهای جسمی و جنسی) عدم توجه به نیازهای روانی افراد خانواده به ویژه نوجوانان و عدم تحمل مخالفت از جانب آن ها عدم نظارت بر رفتارهای فرزندان و با نظارت افراطی و توام با بدگمانی و تهمت زدن بدیهی است هرگونه تلاش در جهت حذف عوامل و دستیابی به سلامت در روابط خانوادگی گاهی موثر در پیشگیری از اعتیاد محسوب می‌شود (صالح آباد و امان آباد، ۱۳۹۱).
ماهیت مواد مخدر
ماده مخدر ماده ای طبیعی یا شیمیایی است که نیروی روانی را تحریک می‌کند که از طریق آثاری که در احساسات، ذهن یا اندیشه آدمی می گذارد، باعث تغییراتی در رفتار می‌شود. اگر آن را به معنی وسیعش در نظر بگیریم موادی مانند آسپرین یا قهوه را هم در بر می گیرد. اما معمولا منظور از مواد مخدر موادی اند که منع قانونی دارند مانند هروئین، تریاک، ال.اس.دی یکی از ویژگی های مهم در اعتیاد وابستگی است. یعنی در شخص میلی شدید و وسوسه آمیز به مواد ایجاد می‌شود که ممکن است اعتیاد به صورت وابستگی جسمانی یا روانی و یا ترکیبی از هر دو باشد.
در حالت اول (وابستگی جسمی) در صورت دیر رسیدن یا عدم مصرف فرد دچار علایم خفیفی از لرزش مختصر اعضای بدن و علایم شدید آن شوک های مرگ آور است. در وابستگی روانی شخص دچار ناراحتی های روانی روحی و افسردگی می‌گردد (قراباغی، ۱۳۸۷)
سوء مصرف و اعتیاد به مواد تغییر دهنده رفتار و خلق و خو آثار مخرب جسمانی مانند بیماری های گوارشی، قلبی، تنفسی، عصبی، ایدز، مجروح شدن و در برخی مواقع مرگ)، روانی مثل (استرس، اضطراب، دلهره، بی قراری، افسردگی، فراموشی و پریشانی)، خانوادگی مانند (اختلاف و کشمکش با اعضای خانواده، ارتباط ناسالم با افراد خانواده، سوء استفاده و تجاوز جنسی، دعوا و خیانت و کتک کاری، طلاق و جدایی)، شغلی مانند(تأخیر و غیبت از محل کار، اخراج و بیکاری، مالی مثل بدهکاری، ورشکستگی، فقر و تنگدستی )، اجتماعی مانند(طرد، انزوا و گوشه گیری، از دست دادن دوستان، بی ارزشی، نداشتن احترام، تنهایی و بی کسی)، اخلاقی (دروغگویی و تهمت، زنا ) دارد و باعث ارتكاب خلاف، جرم و جنایت های مختلف همانند(تجاوز و سوء استفاده های جنسی، تقلب، دزدی، رشوه خواری، ربا، کلاهبرداری و قتل می‌شود (دباغی، ۱۳۸۷)
از نظر سازمان راهنمای تشخیص و آماری انجمن روان پزشکی آمریکا(APA) اعتیاد الگویی از مصرف مکرر مواد است که معمولا به ظهور علايم تحمل، ترک و رفتارهای اجباری مصرف مکرر مواد می انجامد. اعتیاد، عادت اکتسابی است که زمانی ظهور کرده و خاموش کردن آن حتی در مواجه با پیامدهای بسیار منفی و چشم گیر آن دشوار است. واژه « وابستگی » حاکی است که الگوی رفتار شامل کنترل ضعیف خود فرمانی است که با وجود بازخورد منفی ادامه دارد و اغلب به نظر می رسد خارج از کنترل باشد.

تعداد صفحات

95

شابک

978-622-378-259-6

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.