270,200 تومان
تعداد صفحات | 193 |
---|---|
شابک | 978-622-5572-46-1 |
انتشارات |
فهرست
عنوان صفحه
فصل 1 11
مقدمه 11
فصل 2 21
گردشگری و گردشگر 21
انواع گردشگری و گردشگر 24
گردشگری روستایی 27
گردشگری ورزشی و گردشگر ورزشی 30
طبقهبندی گردشگری ورزشی و گردشگر ورزشی 31
رویکردهای توسعه گردشگری 35
توسعه پایدار 43
تاریخچه توسعه پایدار 46
گردشگری ورزشی پایدار 49
فصل 3 53
جایگاه صنعت گردشگری ورزشی در جهان و ایران 53
جایگاه صنعت گردشگری ورزشی در ایران 56
سازمانهای مسئول گردشگری 57
فصل 4 61
اثرات اقتصادی گردشگری ورزشی 63
آثار اجتماعي و فرهنگي گردشگری 65
اثرات زیستمحیطی گردشگری 68
فصل 5 75
ورزشهای روستایی و بازیهای بومی و محلی 75
ورزش 76
بازی 78
ورزشهای روستایی 79
بازیهای بومی و محلی 81
ورزشهای روستایی و بازيهاي بومي و محلي 82
مقایسه ورزش، بازی و بازیهای ورزشی 83
احیا، ترویج و توسعه ورزشهای روستایی و بازیهای بومی و محلی 84
مزایای ورزشها و بازیهای بومی و محلی 87
نقش ورزشهای روستایی و بازیهای بومی و محلی در توسعه گردشگری ورزشی پایدار 91
ورزشهای روستایی و بازیهای بومی و محلی استان مازندران 94
فصل 6 99
تجارب سایر کشورها در زمینه توسعه گردشگری ورزشی پایدار 99
توسعه گردشگری ورزشی پایدار در امارات متحده عربی 102
توسعه گردشگری ورزشی پایدار در اسپانیا 104
توسعه گردشگری ورزشی پایدار در چین 106
توسعه گردشگری ورزشی پایدار در هندوستان 108
توسعه گردشگری ورزشی پایدار در تایلند 110
توسعه گردشگری ورزشی پایدار در مکزیک 113
فصل 7 117
عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی پایدار با رویکرد ورزشهای روستایی و بازیهای بومیـ محلی 117
عامل سیاستگذاری 117
عامل بازاریابی 124
عامل مالی و حمایتی 130
عوامل مشارکتی 134
عامل زیرساختی 139
عامل مدیریت و برنامهریزی 144
فصل 8 149
ابعاد گردشگری ورزشی پایدار 149
بعد پایداری اقتصادی 151
بعد پایداری اجتماعیـ فرهنگی 152
بعد پایداری زیست محیطی 154
شاخصهای گردشگری پایدار ورزشی 155
منابع و مآخذ 161
آمار منتشر شده از سوی شورای جهانی سفر و گردشگری نشان میدهد سهم مستقیم سفر و گردشگری از تولید ناخالص داخلی جهان در سال 2018 بالغ بر 2751 میلیارد دلار و معادل 2/3 درصد از مجموع تولید ناخالص داخلی جهان و 8/3 درصد از مجموع اشتغال در دنیا بوده است. بر اساس گزارش همین شورا، در سال 2018 سهم مستقیم گردشگری از تولید ناخالص داخلی در ایران 7/10 میلیارد دلار معادل 5/2 درصد از تولید ناخالص داخلی کل کشور و 9/1 درصد از کل اشتغال کشور بوده است. ایران ازنظر سهم مستقیم گردشگری از تولید ناخالص داخلی در میان 23 کشور موردبررسی در سند چشمانداز، در رتبه 19 قرار گرفته است. در حالی که سند چشمانداز بیست ساله ایران برای دوره 1384 تا 1404 (معادل 2005 تا 2025 میلادی) تنظیم شده و بر اساس آن ایران باید به رتبه اول منطقه تا سال 1404 برسد و برنامههای توسعه نیز طی این دوره بر همین مبنا هدفگذاری میشوند.
عليرغم پتانسيل بالا در جهت توسعه گردشگري در ايران، گردشگري به صورت شايسته توسعه نيافته است. نبود يك رويكرد جامع و فراگير مديريتي در ارتباط با قوتها و فرصتها به نحوي كه امكان غلبه بر تهديدات و ضعفها را مهيا نمايد، چالش اصلي در اين راستا به نظر ميرسد.
یکی از حوزههای پراهمیت صنعت گردشگری در دنیا، گردشگری ورزشی است که به عنوان درآمدزاترین حوزه صنعت گردشگری در بخش خدمات، تأثیر چشمگیری بر ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع داشته است. بخش گردشگری ورزشی هر ساله بین 12 تا 15 میلیون گردشگر دارد و پیشبینی رشد کوتاه مدت آن در حدود 5 درصد در سال است. این بخش از گردشگری، 1/12 درصد از درآمد صنعت گردشگری جهان را در بر میگیرد.
اما ایران با وجود داشتن جاذبههای بینظیر گردشگری و طبیعی، تاکنون بهره چندانی از این حوزه نبرده است و به مانند بسیاری از بخشهای گردشگری در ایران، مقولهای نوپاست و هنوز بسیاری از افراد از جایگاه این حوزه در صنعت گردشگری بیاطلاعند. توسعه گردشگری ورزشی علاوه بر موانع موجود در دیگر بخشها ، موانع مخصوص به خود را نیز دارد. از مهمترین مشکلات این حوزه نداشتن برنامه استراتژیک برای توسعه گردشگری ورزشی با توجه به قابلیتهای کشور است.
علاوه بر این، به دلیل نبود یک سیستم یکپارچه در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با وزارت ورزش و جوانان که اطلاعات دقیقی به دست دهد؛ هیچ گونه آمار مشخصی در زمینه گردشگری ورزشی وجود ندارد. بررسیها نشان میدهد در ایران به هیچ آژانس مسافرتی، مجوز گردشگری ورزشی اعطا نشده است و از 2000 آژانس مسافرتی فعال در کشور، فقط ۲۲ آژانس مسافرتی در زمینه گردشگری ورزشی به صورت محدود فعالیت میکنند.
در کشور ایران، به دليل فقدان شناخت كافي، عدم مديريت و نبود راهبردهاي مدون و مشخص، تا كنون مقولة گردشگري ورزشي مورد غفلت قرار گرفته و فرصتهاي منحصر به فرد در این زمینه از دست رفته است.
معالوصف، نکته قابل ذکر این است که گردشگری ورزشی به رغم آثار مثبت اقتصادی خود، پیامدهای منفی نیز به همراه دارد که با افزایش مقیاس رویدادها و فعالیت های ورزشی، اثرات منفی آن نیز افزایش می یابد.متاسفانه در طرحهای گردشگری ورزشی مدرن، صرفاً اهداف اقتصادی در اولویت بوده و رعایت ملاحظات زیستمحیطی و حفاظت از اکوسیستم طبیعی منطقه و توجه به توان اکولوژیکی فراموش شده است. فصلی بودن فعالیتهای گردشگری ورزشی و تراکم گردشگران در بازههای زمانی محدود، تغییر کاربری و استفادههای نادرست از سرزمین از قبیل جنگلزدایی، سبب وارد آمدن فشار مضاعف به محیط زیست و جمعیت میزبان منطقه شده است.
باید اذعان کرد که اثرات زیستمحیطی گردشگری تا کنون صدمات فراوانی بر منابع طبیعی در سراسر جهان وارد آورده است. این مسأله موجب ظهور دیدگاه جدیدی در بین صاحبنظران گردشگری گردیده است که چنانچه صنعت گردشگری بخواهد کماکان از مواهب محیطی برخوردار شود، باید حفاظت محیطی را در برنامهریزیهای خود لحاظ کند. تعارض بين ایدهالهای توسعه پایدار و بهرهگیری از منابع طبیعی برای کسب درآمدهای اقتصادی در دهههای اخیر با شتاب روزافزونی ادامه یافته است و در این میان همواره اولویت به منافع اقتصادی داده شده و حفاظت محیطی تا حدود زیادی مغفول واقع شده است.
از سویی، مطالعات قبلی حاکی از این است که تأثیرات اجتماعی و فرهنگی و روانی ناشی از گردشگری ورزشی از نتایج اقتصادی چشمگیرتر است و توسعه گردشگري چنانچه با برنامهريزي و مديريت مناسب صورت نگيرد، ميتواند موجب بروز برخي مشكلات اجتماعي و فرهنگي گردد.
در واقع اعتقاد بر این است که مدیریت و برنامهریزی گردشگری در یک مقصد بدون در نظر گرفتن زیستبومها، منابع فرهنگیـ اجتماعی و تاریخی، ناقص و محکوم به شکست خواهد بود لذا در چند سال اخیر، حوزه جدیدی از گردشگری ورزشی تحت عنوان گردشگری ورزشی با رویکرد ورزشهای روستایی و بازیهای بومی و محلی با هدف برگزاری رویدادهای ورزشی در مقیاس کوچک با استفاده از قابلیتهای موجود در جاذبههای طبیعی و جذابیتهای فرهنگی و تاریخی، مورد توجه مدیران و متخصصان صنعت گردشگری قرار گرفته است.
ورزشهای روستایی و بازیهای بومی و محلی میتوانند به فعاليتهاي مؤثر در حفظ آثار توسعة پايدار در مناطق روستايي تبديل شده و رهيافتهاي خود را از طريق رويكردهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و محيطي به جامعه به ثمر نشانند. این گروه از فعالیتهای ورزشی به دلیل ارتباط تنگاتنگ با ساختارهای فرهنگی روستا و فراهمآوری فرصت برای ترویج فرهنگ بومی و نیز پیوند با طبیعت روستا و استفاده از ابزار و امكانات طبیعی و عدم نیاز به تجهیزات و اماكن خاص و کمینه نمودن اثرات فصلی گردشگری رایج، میتوانند به پایداری ستونهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی در جوامع میزبان کمک کنند.
بنابراین یکی از فرصتهای توسعه گردشگری ورزشی پایدار در ایران، ورزشهای روستایی و بازیهای بومی و محلی میباشد که در مناطق روستایی کشور رواج دارند. ورزشهای روستایی و بازیهای بومی و محلی از محرکهای گردشگران برای سفر به روستاها میباشد و به توسعه گردشگری ورزشی پایدار در روستاها منجر میشود.
بهرهگیری از ظرفیتهای ورزشها و بازیهای بومی و محلی در توسعۀ پایدار روستایی نیازمند شناسایی و معرفی ورزشهای بومی و محلی و برنامهریزی دقیق جهت احیا و ترویج این ورزشها در سطح محلی، ملی و حتی بینالمللی است. در این زمینه کشورهایی همچون چین، ژاپن و کره توانستهاند، بازیها و ورزشهای بومی خود، مانند کونگفو، تکواندو، ووشو و سومو را احیا کرده، توسعه داده و جهانی کنند.
اما متأسفانه در کشور ایران تاکنون تلاش نظام یافتهای به منظور معرفی و به کارگیری ظرفیتهای بینظیر ورزشهای بومی و محلی بر روابط اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و سیاسی روستاییان صورت نگرفته است.
ورزشهاي سنتی و بازیهای بومي و محلي با وجود كاركردهاي آشكار و پنهاني كه در زواياي مختلف زندگي در جامعة روستايي براي گروههاي مختلف سني ايفا ميكنند، به سبب تغييرات و تحولات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي جوامع امروزي در مقايسه با ديگر آيينها و سنتها، كمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. نتايج بررسیها نشان ميدهد كه تعداد زيادي از ورزشهاي سنتی و بازیهای بومي و محلي در حال فراموشي و نابودياند و تعدادي ديگر نيز در حال حاضر فقط در جشنوارهها يا مراسم ويژه انجام ميگيرند و اگر مسئولان مربوط توجه بيشتري نشان ندهند، در آيندهاي نه چندان دور شاهد حذف و نابودي این ورزشها و بازيها خواهيم بود. با گذار تدریجی روستاها از جامعه کشاورزی به جامعه صنعتی، بنیاد اجتماعی که ورزشهای سنتی به آن وابسته بود، به تدریج سست و متزلزل شده است. از سویی، ورزش مدرن که بر اساس صنعت مدرن و شهری ساخته شده است، با وارد شدن تمدن به روستاها وارد میشود و فضای طبیعی ورزشهای سنتی را بیشتر تحت فشار میگذارد و آنها را رو به زوال میبرد.
برای نمونه در بررسی موضوع گردشگری در ایران استان مازندران یکی از استانهای دارای گردشگر بالا بوده و میتوان گفت از آنجا که جاذبههای ورزشی، جاذبههای طبیعی و جاذبههای فرهنگی سه عنصر مهم و بنیادی توسعه پایدار گردشگری میباشند؛ تبدیل استان مازندران به قطب گردشگری کشور، قابل تصور بوده است. وجود دريـا و مناطق كوهسـتاني و طبیعت بکر و فرهنگ غنی از مهمترین جاذبههای گردشگری استان مازندران بوده و باعث پیوند بومگردشگری و گردشگری ورزشی میگردد.
بر این اساس، استان مازندران به لحـاظ موقعيـت طبيعـي و جغرافيايي در بخش طبيعـتگـردي جـزء اسـتانهـاي برتـر و قطـب گردشگري كشور محسوب ميگردد. استان مازندران، یکی از مقاصد گردشگری ایران است که سالانه پذیرای حدود 35 میلیون مسافر میباشد. اما این روند، نه تنها برای مردم بومی منطقه، درآمدزایی چندانی نداشته؛ بلکه آنها را با چالشهای زیادی نیز مواجه ساخته است. زیرا صاحبان اکثر فروشگاهها، رستورانها و اقامتگاهها در استان مازندران، غیر بومی هستند و درآمدی را که آنها به واسطه حضور گردشگر به دست میآورند، از استان خارج میکنند و مردم بومی کمترین منفعت را در این زمینه میبرند. بررسیها در زمینه اشتغال نیز نشان میدهد که بخش خدمات بیشترین میزان اشتغال استان را دارد، اما از آن جا که این خدمات از نوع خدمات غیر مولد بوده، تأثیری در اشتغال پایدار استان نداشته است.
ترافیک سنگین جادهای، طولانی شدن صف پمپ بنزینها، افزايش قيمت کالاها و خدمات مختلف در منطقه، محدودیت سرویسدهی برخی دستگاههای خدماترسان، ناهنجاریهای فرهنگی و گسستگی بین نسلی، کاهش امنیت عمومی، حجم زیاد زباله تولیدی توسط مسافران و افزایش آمار تصادفات، ارمغان مسافران برای مردم بومی منطقه است.
از نظر زیستمحیطی هم علاوه بر حجم عظیم پسماندها، در سالهای اخیر برخی از طرحها مانند احداث تلهکابین و برخی فعالیتهای ورزشی نظیر آفرود (اتومبیلرانی در مسیرهای سخت و خارج از جاده) در مناطق حفاظت شده و مناطق جنگلی، به تغییر کاربری اراضی فرسایش و کوبیدگی شدید خاک، افزایش ریسک سیلخیزی، رشد نیافتن گیاه بهدلیل کوبیدگی خاک، از بین رفتن پوشش گیاهی، ایجاد آلودگی هوا، آلودگی شدید صوتی، کاهش امنیت منطقه برای حیات وحش، از بین رفتن برخی از حیوانات و مهاجرت اجباری برخی گونهها به عنوان بخشی از اثرات مخرب زیست محیطیِ برگزاری این نوع فعالیتها در مناطق جنگلی منجر شده است.
از 340 کیلومتر ساحل دریای مازندران، در حدود 78 درصد آن ساختوساز انجام شده است؛ که عدم توجه به ظرفیت قابل تحمل و ساختوساز غیرحساب شده و هجوم بیامان گردشگران به سواحل استان مازندران، قدر مسلم تبعات منفی در ابعاد زیستمحیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از خود برجای خواهد گذاشت که پیامدهای زیستمحیطی بیش از سایر عرصهها دیده میشود. ابعادی که نتیجهای جز بهرهبرداری نامناسب و بیش از ظرفیت منابع طبیعی، تخریب و تغییر اکوسیستمهای طبیعی، تغییر کاربری حاصلخیزترین اراضی جلگهای و جنگلی، بهرهبرداری بیرویه از منابع، آلودگی روزافزون منابع آب، آلودگی زیستمحیطی ناشی از دفع نامناسب فاضلاب، تولید زباله و ایجاد آلودگی صوتی نخواهد داشت.
از سوي ديگر، شيوههاي معاش بومي بـه واسـطه فعاليـت در بخـش خـدمات گردشـگري در حـال نابودي هستند. جان باختن تدريجي كشاورزي و فعاليتهاي مربوط به صنايع دستي و هنر بومي از جمله مهمترين اين موارد است. استان مازندران با وجود دارا بودن رتبه نخست در جذب گردشگر، در وضعیت شایستهای از لحاظ برخورداری از مواهب صنعت گردشگری منطقه قرار ندارد.
در مجموع باید گفت توسعه گردشگری ورزشی و فعالیتهای فضای باز بدون در نظر گرفتن نیازهای اکولوژیکی، پیامدهای سویی را در بر خواهد داشت، از قبیل: مشکلات اجتماعی و فرهنگی، تخریب سرزمین، آلودگی و فرسایش خاک، کاهش تنوع زیستی، افت کیفیت زیستگاه، آلودگیهای محیطی، بصری، صوتی و غیره. تجربه نشان داده است هر کجا گردشگری بدون ملاحظات زیست محیطی، اجتماعی و اتخاذ یک رویکرد جامع برای دستیابی به توسعه پایدار گسترش یابد، مشکلات زیستمحیطی و اجتماعی متعددی به وجود میآورد و در درازمدت آسیبهای گردشگری بیشتر از فوایدش میشود.
همچنین ، رویکرد گردشگری در استان مازندران، بر اساس رویکرد انبوهگرایی بوده و هـدف اصلي توسعه گردشگري در پـارادايم سـنتي گردشـگري انبـوه، به حداكثررساني منافع اقتصادي آن مـيباشد. این رویکرد بر توسعه گسترده زیرساختها و تأسیسات گردشگری در مقاصد گردشگری (بدون ملاحظات پایداری) تأکید دارد. بر اساس رویکرد انبـوهگرایـی، برنامهریزان نهایت تلاش خود را به کار میبندند تا بالاترین بهرهبرداری از منابع را داشته باشند. وضعيت ناشی از بکارگیری رویکرد انبوهگرایی در استان مازندران حاكي از آن است كه خطر جدي براي پايداري منابع غيرقابل تجديد اين استان و مهمتـر از آن سرماية ملي كشور ایجاد شده است.
همچنین بر اساس مفهوم چرخـة حيـات مقصـد گردشـگري، اکثر مناطق گردشگری استان مازندران در مرحله اشباع یا رکود تورمی قرار دارند که این وضعیت منجر به رو به زوال رفتن محصولات گردشگري ميشود. در این شرایط وضع منطقه رو به افول ميگذارد و چنانچه تجديد حياتي صورت نگيرد، كمكم فقط خاطرهاي از دوران شكوفايي در اذهان باقي خواهد ماند. تجديد و بازسازي زماني اتفاق ميافتد كه محصولات جديد گردشگري عرضه شـده و يـا تصويري و جديد و متفاوت از مقصد براي مردم به وجود آيد كه وابسته به راهبردي انديشيده شده و برنامهريزي و مديريت راهبردي و بكارگيري استراتژيهاي مناسب باشد.
به عبارتی دیگر، براي احيا مجدد و يا جلوگيري از ورود مقصد تفرجگاهي به مرحله سقوط، ضمن توجه به معيارهاي كليدي توسعه پایدار، باید انواع محصولات گردشگري نوين كه متضمن دستيابي مقصد تفرجگاهي به پايداري اجتماعي، اقتصادي و اكولوژيكي بلندمدت باشد (مانند ورزشهای روستایی و بازیهای بومی و محلی) را توسعه داد.
در واقع صنعت گردشگری در ایران، به دلیل فقدان رویکرد توسعه پایدار در سیاستگذاری و برنامهریزی، خسارتهای عظیمی در حوزههای فرهنگی، زیستمحیطی و تاریخی برجای گذاشته است و در دراز مدت نیز موجب تبعات قابل توجه اجتماعی حاد میشود. بنابراين با توجه به نقش گردشگری ورزشی در ایجاد درآمد و اشتغال برای مردم روستا و توان و پتانسیل ورزشهای سنتی و بازیهای بومی و محلی در افزایش تقاضا برای گردشگری با رویکرد پایدار، مطالعه در مورد عوامل تأثیرگذار بر توسعه گردشگری ورزشی پایدار بر مبنای ورزشهای روستایی و بازیهای بومی، امري ثمربخش است.
تعداد صفحات | 193 |
---|---|
شابک | 978-622-5572-46-1 |
انتشارات |