کتاب روش‌های تنظیم هیجانی در اهمال‌کاران

کتاب روش‌های تنظیم هیجانی در اهمال‌کاران

شناسه محصول: 92667

211,400 تومان

تعداد صفحات

151

شابک

978-622-378-136-0

فهرست
عنوان صفحه
مقدمه 9
فصـل اول 15
کلیات کتاب 15
اهمیت و ضرورت موضوع مورد مطالعه 20
اهداف مطالعه 22
فرضیه‌ها 22
متغیرهای مورد مطالعه 22
تعاریف مفهومی و عملیاتی 23
فصـل دوم 25
مبانی نظری 25
مفهوم اهمال‌کاری 25
تعریف اهمال‌کاری 27
سبک‌های اهمال‌کاری 29
انواع اهمال‌کاری 34
نظریه‌های اهمال‌کاری 37
علل اهمال‌کاری 39
عوامل مؤثر بر اهمال‌کاری تحصیلی 40
دیدگاه‌های مربوط به اهمال‌کاری 41
مفهوم کارکردهای اجرایی 43
تعریف نظام کارکردهای اجرایی 45
کارکردهای اجرایی به عنوان سیستم کنترل مرکزی 47
تحول کارکردهای اجرایی 49
اجزای کارکردهای اجرایی 52
نظریه‌ها و مدل‌های کارکردهای اجرایی 59
تنظیم هیجانی 63
تعاریف تنظیم هیجان 65
اهمیت تنظیم هیجان 67
مؤلفه‌های تنظیم هیجان 68
رشد تنظیم هیجان 69
ویژگی‌های تنظیم هیجان 70
مدل‌های تنظیم هیجان 72
اصلاح تنظیم هیجان از طریق مدل گراس 75
مطالعات 87
جمع‌بندی 91
فصـل سوم 93
روش‌شناسی 93
جامعه، نمونه و روش نمونه‌گیری 93
ملاک‌های ورود 94
ملاک‌های خروج 94
ابزارهای اندازه‌گیری 94
آزمون دسته‌بندی کارت‌های ویسکانسین (WCST) 94
مقیاس اهمال‌کاری تحصیلی-نسخه‌ی دانش‌آموز (PAS) 96
آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی 97
جمع‌آوری داده‌ها و روش اجرا 99
روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها 100
فصـل چهارم 101
تجزیه‌وتحلیل داده‌ها 101
آماره‌های توصیفی شرکت‌کنندگان از نظر سن 101
یافته‌های توصیفی 102
یافته‌های استنباطی 107
فصـل پنجم 115
بحث و نتیجه‌گیری 115
بحث و تبیین یافته‌ها 115
نتیجه‌گیری 120
محدودیت‌ها 120
پیشنهادهای کاربردی 121
پیشنهادات مطالعاتی 122
منـابع و مآخـذ 123
منابع فارسی 123
منابع غیرفارسی 135
پیوست‌ها 147

 

مفهوم اهمال‌کاری

اهمال کاری پدیده جالبی نیست. ویلیام جیمز[1] ارزش روانشناختی اهمال کاری را صد و بیست سال قبل تشخیص داد و استیل[2] (به نقل از کلاسن، کراوچوک و راجانی[3]، 2008) نشان داد که اهمال کاری به هشتصد سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد. پایه های تجربی و نظری اهمال کاری نسبت به سایر ساختارهای روان شناختی کمتر به خوبی تثبیت شده اند؛ در حالی که پدیده ای رایج است و می تواند منجر به استرس و بیماری شود (فریز، یانگ و هیکسون[4]، 2003). منشا این واژه از کلمه لاتین «پرو» (رو به جلو یا به نفع) و «کرستینوس» (از فردا) مشتق شده است و اشاره به اجتناب از یک تکلیف یا به تعویق انداختن آن به بعد (اغلب زمان نامشخصی) دارد (پالا، آکیلدیز و باغچی[5]، 2011).

هاول و واتسون[6] (به نقل از رجب پور، فرمانی و امانی، 1391) اهمال کاری (تعلل ورزی) را فرمی شایع و زیان آور نقص در خود تنظیمی می دانند که به طور کامل درک نشده است. از این رو اهمال کاری به عنوان نقص در خود تنظیمی تلقی شده و آن را به عنوان ناتوانی برای اعمال کنترل برافکار، هیجانات، تکانه ها و انجام تکالیف با توجه به معیارهایی که فرد برگزیده است تعریف نموده است. اهمال کاری، برای توصیف اقدام به انجام عملی که به صورت غیر ضروری به تاخیر افتاده است، به کار می رود و در نهایت زمانی تمایل به تکمیل آن کار در فرد به وجود می آید که از نظر هیجانی احساس ناراحتی کند (سلمانی، خامسان و اسدی یونسی، 1396).

اهمال کاری، با تاخیر انجام دادن کار یا مسئولیت توام است و در نتیجه پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد. اگرچه ممکن است پیامدهای منفی این عادت در زندگی روزمره نباشد، اما زیان های برخاسته از شیوع این رفتار در بین افراد گروههای مختلف مهم و قابل ملاحظه است و همین امر ضرورت جلوگیری از چنین رفتاری را نمایان می سازد (کرمی،1388).

به اعتقاد سنکال، کستنر و والرند[7] (به نقل از مطیعی، حیدری و صادقی، 1391)، این واژه، از این طریق که فردی در ذهن خود فرض یا عزم به پایان رساندن کاری را دارد، ولی در اتمام آن در زمان مورد انتظار و دلخواه خود دچار شکست می شود، شناخته می شود.

اهمال کاری به عنوان یک خصیصه شخصیتی، می تواند هم به عنوان علت و هم به عنوان معلول در نظر گرفته شود که به هنگام تاثیر اهمال کاری بر انگیزش شخص، علت بودن آن مورد تاکید است. اهمال کاری از عوامل گوناگونی مانند اعتماد به نفس پایین، نداشتن طرح و برنامه کاری، عدم توانایی مدیریت زمان، ترس از عدم موفقیت، احساس حقارت، مشکل در شروع نمودن کار و اضطراب و افسردگی تاثیر می پذیرد و مانند پرخوری، عدم تحرک بدنی و سیگار کشیدن، جنبه ی فراگیری دارد و با اینکه مردم نسبت به زیان های آن آگاهی دارند، بی توجه از کنار آن می گذرند (تمنائی فر و منصوری نیک، 1392).

الیس و ناوس[8] (به نقل از حسینی و خیر، 1388) اهمال کاری را به عنوان نبود عملکرد خود تنظیمی و گرایش رفتاری در به تاخیر انداختن آنچه برای رسیدن به هدف ضروری است می دانند. اهمال کاری هنر ادامه دادن دیروز و اجتناب از امروز است. تصمیم به تعویق انداختن کاری که می توان در زمان حال انجام داد ظاهراً جانشین قابل قبولی است برای عملی ساختن آن و این امکان را فراهم می آورد که خود را فریب دهیم و فکر کنیم که با انجام ندادن کاری که قصد انجام آن را داشتیم به خودمان دروغ نگفته ایم. اهمال کاری کار بشر است، اما منظور از اهمال کاری مورد بحث تاخیری طبیعی و معمولی نیست که گاهی اوقات پیش می آید. بلکه منظور نوعی ویژگی شخصیتی است که در رضایت فردی اختلال ایجاد می کند و به کیفیت روابط انسانی آسیب می رساند، این نوع از اهمال کاری را می توان اهمال کاری مزمن یا سندرم فردا نامید (خسروی، 1388).

 

تعریف اهمال‌کاری

اگرچه اهمال کاری پدیده ای رایج و پیچیده بوده و نامطلوب به نظر می رسد، اما تعریف کردن آن در ادبیات پژوهشی پیچیدگی بیشتری دارد. وقتی که همه تعاریف باهم مقایسه می شوند، اهمال کاری معمولاً رفتار و فعالیتهایی را شامل می شود که منفعت فرد را در جهتی منفی تحت تاثیر قرار می دهند؛ اما به طور کلی اهمال کاری به معنای، به عقب انداختن، تأخیر، تمدید کردن کار، درنگ کردن یا مؤکول کردن اجرای تکلیف به آینده است (الیس و جیمز[9]، 1391). تعاریف متعددی در زمینه ی اهمال کاری ارائه شده که در هر کدام به جنبه خاصی از این پدیده اشاره کرده اند. فراری[10] در سال 1995 اهمال کاری را به تاخیر انداختن هدفمندانه و دائمی آغاز و تکمیل تکالیف تا حد تجربه فشار و اضطرار تعریف کرده است (به نقل از پورعبدل، صبحی قراملکی و عباسی، 1394). واشنگتن[11] (2004) اهمال کاری را به عنوان یک فرایند رفتار اجتنابی و پرکنش تعریف می کند. اهمال کاری به عنوان اجتناب نمودن از فعالیت ها، کار امروز را به فردا انداختن، عذرتراشی کردن برای اجتناب از سرزنش توصیف می شود. اهمال کاری، تاخیر عمدی در یک دوره خاص عمل تلقی شده و فرد علی رغم آگاهی از پیامدهای آن، عملکرد غیرقابل رضایت بخش دارد (هاشمی، مصطفوی، ماشینچی عباسی و بدری، 1391).

از نظر ریشه یابی نیز، واژه لاتین اهمال کاری Procrastinate از Procrastinates مشتق شده است که از دو قسمت Pro (رو به جلو) و (Crastinus) (از فردا) تشکیل شده است. اگرچه غالب پژوهشگران اهمال کاری را رفتاری غیرضروری می دانند که دارای نتایجی منفی است اما برخی از پژوهشگران به طور مثال کانوس[12] (به نقل از چان چو و چوی[13]، 2005) بیان کردند که تمام اهمال ها به نتایجی منفی منجر نمی شود. مثلاً بسیاری از افراد بیان می کنند هنگامی که کار را به تاخیر می اندازند و در دقایق آخر شروع به کار می کنند گرایش دارند که بهتر و سریع تر کار کنند و ایده های خلاقانه ای تولید کنند. به طور کلی این تعاریف نشان می دهد که احتمالاً چند نوع اهمال کاری وجود دارد. همچنین الیس و ناوس اهمال کاری را به عنوان فقدان خود تنظیمی و گرایش رفتاری در به تأخیر انداختن آن چه برای رسیدن به هدف ضروری است، تعریف کرده اند (رضایی، یارمحمدیان و محمودزاده اردکانی، 1395).

بالکیس و دیوریو[14] (2007) تعلل ورزی را به عنوان فروگذاری از انجام وظایف و مسئولیت ها در یک شکل و اندازه و زمان به موقع و مورد انتظار، علیرغم اجتناب پذیر بودن و توانایی فرد جهت انجام آن و آگاهی از پیامدهای ناخوشایند طفره رفتن از انجام مسئولیت ها تعریف می کنند. همچنین، اهمال کاری به عنوان گرایش به تاخیر انداختن شروع یا اتمام یک تکلیف مهم تعریف شده است و به عنوان یک رفتار عادتی در نظر گرفته می شود که شیوع فراوانی در جوامع مختلف دارد و روند رو به رشد آن بسیار گسترده است (هاول، واتسون، پاول وبارو[15]،2006)

سبک‌های اهمال‌کاری

اگرچه مطالعات تجربی اشاره ضمنی به منفی بودن اهمال کاری دارند اما برخی پژوهشگران نشان داده اند که اهمال کاری می تواند فواید کوتاه مدتی داشته باشد، برای مثال پژوهشگران گزارش کرده اند که در مقایسه با افراد غیر اهمال کار، هنگامی که موعد انجام کار در آینده نزدیک نیست، افراد اهمال کار استرس کمتری تجربه می کنند و سلامت جسمانی بیشتری دارند (چان چو و چوی، 2005). از این رو اهمال کاری می تواند یک استراتژی جهت تنظیم احساسات منفی افراد باشد تا به موجب آن افراد حداقل به طور موقت احساس بهتری کسب کند. از این رو اینکه فردی تکلیفی را به تعویق بیاندازد لزوماً تاثیر منفی بر کیفیت انجام تکلیف نخواهند داشت (شمسی، 1392).

چان چو و چوی (به نقل از فرضی، بهلکه و بردبار، 1394) نشان دادند که دو نوع اهمال کاری فعال[16] و منفعل[17] را می توان تشخیص داد. در این دیدگاه اهمال کاری منفعل متناسب با معنای سنتی اهمال کاری است و اهمال کاری فعال افرادی را در برمی گیرد که آگاهانه و عمداً اهدافشان را به تعویق می اندازند چرا که معتقدند در شرایط تحت فشار بهتر می توانند کار کنند. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد اگرچه افراد با اهمال کاری فعال مشابه با افراد با اهمال کاری منفعل به یک اندازه اهمال کاری می کنند اما این افراد از نظر استفاده هدفمند از زمان، کنترل زمان، سبک های مقابله ای و پیشرفت تحصیلی تفاوتی با افراد عادی ندارند (فرضی و همکاران، 1394).

مطالعات نشان می دهد اهمال کاری لزوما ممکن است در اثر تکالیف ساده یا کسل کننده باشد. همچنین ممکن است به دلیل لذتی که فرد از کار کردن تحت فشار می برد باشد. کیس بیان داشت بین به تعویق انداختن کارها به دلیل اینکه فرد نمی خواهد آن را انجام دهد یا به تعویق انداختن کارها به خاطر اینکه انجام آن کار در حال حاضر مهم نیست، تفاوت وجود دارد. او به تجار حرفه ای پیشنهاد می کند اگر می خواهید موفق باشید باید بیاموزید که برخی از کارها را به تعویق بیاندازید، چون شما نمی توانید همه چیز را همزمان انجام دهید. اوحتی توصیه می کند که تجار باید اهمال کاری را به عنوان یک مهارت مدیریت زمان (اینکه چه چیزی باید انجام شود و چه چیزی باید به تعویق انداخته شود) بیاموزند (به نقل از الیس و جیمز، 1391).

تقسیم بندی های مختلفی از سبک های اهمال کاری توسط نظریه پردازان مختلف مطرح شده است. اسپادین و ماگر[18] در سال 1997 سبک های اهمال کاری در افراد را به صورت زیر طبقه بندی نموده است (به نقل از کوشکی، 1392):

  • اهمال کاران کمال گرا: برای این افراد شروع کردن یک تکلیف سخت است. فکر اینکه همه چیز باید کامل باشد برای آنان خسته کننده است. هنگامی که کاری را آغاز می کنند به پایان رساندن آن ممکن است مشکل باشد، چون می خواهند همه جزییات رعایت شود.
  • اهمال کاران نگران و ترسو: به نظر این گروه بسیاری از تکالیف خطرناک و غیرضروری هستند، ترجیح می دهند در منطقه امن خود باقی بمانند و از تغییر دوری کنند.
  • اهمال کاران بحران ساز: این گروه فکر می کنند که تحت فشار بهتر کار می کنند و از این که کار خود را با عجله و تحت فشار انجام می دهند لذت می برند در غیر این صورت ممکن است آن کار کسل کننده به نظر برسد.
  • اهمال کاران خیالباف: این افراد فکر می کنند که افکار انتزاعی لذت بخش تر از انجام اعمال در زندگی واقعی است. برای آن ها برنامه ریزی روی جزییات و دنبال کردن یک برنامه برای انجام اعمال دشوار است.
  • اهمال کاران بله قربان گو: اولویت بندی کردن کارها و به خواسته های دیگران نه گفتن سخت است. گاهی اوقات بیش از حد در یک کار وقت صرف می کنند و لذا در سایر تکالیفی که باید انجام دهند اهمال پیش می آید.
  • اهمال کاران نافرمان: به نظر آنان بسیاری از کارها هدر دادن وقت و انرژی است. ترجیح می دهند کنترل موقعیت را در دست داشته باشند و فردیت خود را حفظ کنند (رجب پور و همکاران، 1391).

واکز[19] (به نقل از فاتحی، 1390) با استفاده از مصاحبه های بالینی 4 سبک اهمال کاری را تشریح نموده است. این سبک های اهمال کاری عبارتنداز:

  • اهمال کارهای کمال گرا[20]
  • اهمال کارهای تعویق گرا[21]
  • اهمال کارهای سیاست گرا[22]
  • اهمال کارهای تنبیه گرا[23].

 

اهمال کارهای کمال گرا

این افراد نیاز به قدرت بالا و تمرکز بر انجام تکلیف دارند. برای آنها زمان اهمیت اساسی داشته و بر انجام هر کاری برای رسیدن به موفقیت در آینده تاکید می کنند. هرگز از موقعیت حاضر راضی نمی باشند و بر این اعتقاد هستند که می توانند هدف های بزرگی را برای زندگی خودشان انتخاب کنند. به دلیل اهمیتی که برای کارهای آینده قائل هستند قادر به تشخیص مقدار زمانی که برای انجام تکلیف ضرورت دارد، نیستند. در نتیجه زمان بیشتری را در انجام تکالیف صرف می نمایند. گذاشتن وقت زیاد در انجام تکلیف به این منزله است که آن ها وقت کافی برای انجام فعالیتهای دیگر را ندارند. هدف های بالا و ناتوانی در تمرکز بر برنامه ها برای رسیدن هدف ها، دشواری هایی برای کمال گرایان ایجاد می نماید، اگرچه در دنیای خیال انگیزه های آن ها نمی تواند موانع موفقیت را کنار گذاشته و ارضا گردند. افراد اهمال کار کمال گرا، ترس معمولی و متداول را دوست ندارند و الگو های رفتارشان مملو از بایدها (بر مبنای انجام خوب فعالیتها) می باشد. طرز تفکر آن ها پذیرش مسئولیت بیشتر و شک در مورد توانایی های خویش در رسیدن به موفقیت می باشد. این گرایش ها موجب احساس عدم رضایت، علی رغم رسیدن به موفقیت و نگرانی از ناتوانی در انجام آن چه که می خواسته اند، می شود (فضلعلی، 1391).

اهمال کارهای تعویق گرا

این افراد برای حال و امروز زندگی می کنند. احساس آن ها از عدم کفایت در انجام تکلیف موجب ضعف و سستی خواهد شد و معمولا برای رسیدن به موفقیت از تکالیف دشوار اجتناب می کنند. برای آن ها زمان قابل تجربه و لذت بخش است. از نظر آنان آینده، ادامه زندگی حال می باشد و چنان زندگی می کنند که گویا فردایی وجود ندارد. برای تجربه شادی، خنده و هیجان مداوم در جستجوی امور غیر معمول هستند. به دلیل ترس از یکنواختی و کسالت به هیجان طلبی و اجتناب از مسئولیت گرایش دارند. به دلیل ناتوانی در رسیدن به برنامه هایشان اغلب وقت لازم را در نظر نمی گیرند. معمولاً تفکر این چنینی دارند این آزمون، آزمون کوچکی است و من وقت زیادی برای آماده شدن برای آن دارم. پس از دیدن برنامه تلویزیونی مورد علاقه ام درس خود را شروع می نمایم. این افراد خیلی زود احساس خستگی و ناکامی می کنند. دامنه توجه آن ها محدود است و به همین دلیل قادر به تمرکز هنگام مطالعه در دوره های بلند مدت نیستند. برای افزایش امکان موفقیت در تحصیل، آنها باید چگونگی تطابق راهبردهای مطالعه را با توجه به تنوع و هیجان مورد انتظارشان یاد بگیرند. به دلیل عدم خود نظمی و مسئولیت شخصی، آن ها هنگامی موفق می شوند که دیگران آن ها را هدایت کرده یا فعالیتهای آنان را هدایت نمایند. توانایی به عهده گرفتن مسئولیت و مدیریت تقاضای آنی و کوتاه مدت را دارند، اما در پیش بینی مسائل آینده با برنامه ریزی های بلند مدت مشکل دارند. در صورت امکان، تفریح را بر مطالعه ترجیح خواهند داد (فاتحی، 1390).

اهمال کارهای سیاست گرا

اهمال کارهای سیاست گرا به ارتباط بیشتر با دیگران و دستیابی به قدرت شخصی بالا تمایل دارند. برای آنها وقت گذاری برای دوستان، خانواده و مسائل اجتماعی بر برنامه های شخصی تقدم دارد. سطح برانگیختگی آن ها، برای وابستگی آن ها و دوست داشتن دیگران بالاست و تا سر حد امکان وقت خود صرف مسائل اجتماعی می نمایند. به دلیل نگرانی از ناراحت شدن دیگران بیشترین وقت خود را برای دیگران گذاشته و در نتیجه وقت کمتری را صرف برنامه های خود می نمایند. به دلیل انجام برنامه های متنوع اجتماعی برای جلب رضایت دیگران، بیش از حد مشغول بوده و در نتیجه همواره با کمبود وقت و زمان روبه رو می باشند. در تعامل اجتماعی آن ها خود را توانا و با کفایت می دانند، توانایی و کفایت خود را از نظرگاه دیگران ادراک می نمایند و از عدم تایید دیگران می ترسند. معمولا تفکر این چنینی دارند اگر دیگران شکست بخورند من مقصر هستم و هنگامی که دیگران از من بخواهند که با آن ها بیرون بروم، تمرکز بر مطالعه برایم سخت است. به همین دلیل نیاز به تایید دیگران، وقتی برای خودشان باقی نمی ماند و مشکل اساسی آن ها در محدود کردن موقعیت ها و در نظر گرفتن اولویت برنامه های خودشان می باشد (فضلعلی، 1391).

اهمال کارهای تنبیه گرا

این افراد معتقدند که «آنچه می خواهد بشود، خواهد شد» افراد اهمال کار تنبیه گرا به قدرت شخصی خود اعتقاد ندارند و تصور می کنند که قدرت کنترل دیگران را ندارند. هم چنین آنها کنترل کمی بر زندگی خویش احساس می کنند. اغلب بدبین، نامطمئن و انتقادگرا از خود می باشند و همواره از شکست ها و عدم کفایت های قبلی خویش آگاهی دارند. توجه و تمرکز بر عواطف منفی گذشته این تصور را در آن ها ایجاد نموده است که هرگز قادر به تغییر نیستند. علی رغم احساس ناکارآمدی خود هوشمندانه از ظرفیت ها و توانایی های دیگران آگاه و در نتیجه اغلب چنین نتیجه گیری می کنند که به اندازه کافی خوب نمی باشند. معمولا چنین تفکری دارند «هرکسی را می شناسم بهتر از من است، موفقیت بیشتری از من داشته است.» در نتیجه من بی کفایتم و هیچ وقت شانس به نفع من نمی باشد. توجه به موفقیت دیگران، همراه با خود کم بینی توانایی های خویش آن ها را دچار یاس و منفی گرایی می نماید. نهایتا این نوع تفکر منجر به احساس شرم و عدم کفایت و ناتوانی در مدیریت موثر زمان می گردد (فاتحی، 1390).

انواع اهمال‌کاری

اهمال کاری شامل مولفه های شناختی، عاطفی و رفتاری می باشد که با توجه به پیچیدگی مولفه های آن تظاهرات گوناگونی دارد (تمنایی فر و مقدسین، 1391). بحث در مورد انواع اهمال کاری موضوعی نسبتاً پیچیده ای است. میلگرام[24] (به نقل از تمنایی فر و مقدسین، 1391) معتقد است که جدا کردن و تقسیم انواع اهمال کاری، امری ذهنی است و در عمل این موارد با همدیگر همپوشالی زیادی دارند؛ به نظر او تقسیم بندی انواع اهمال کاری، به خاطر راحتی درک آن است و فقط امری ذهنی است و امکان وجود همه آن چه که ما انواع اهمال کاری می نامیم، در افراد وجود دارد. آنچه سبب ایجاد مفهومی به عنوان انواع اهمال کاری شده است، تفاوت در مؤلفه های شناختی، عاطفی و رفتاری است که افراد اهمال کار باهم دارند. این طبقه بندی به این شرح است:

  • اهمال کاری عمومی
  • اهمال کاری در تصمیم گیری
  • اهمال کاری روان رنجورانه
  • اهمال کاری وسواس گونه
  • و اما متداول ترین نوع آن اهمال کاری تحصیلی است (تمنایی فر و مقدسین، 1391).

در ادامه در مورد انواع اهمال کاری توضیحات مختصری بیان می گردد:

 

اهمال کاری عمومی

به عنوان مشکلاتی که فرد در اجرای تکالیف روزانه و ناتوانی در سازمان دهی زمان و مدیریت مؤثر دارد، تعریف شده است. بر این اساس فرد، در همه امور روزانه خود از قبیل امور مهم یا غیر مهم، اهمال می ورزد و انجام آن ها را به تأخیر می اندازد (بالکیس و دیوریو، 2007).

 

اهمال کاری در تصمیم گیری

اهمال کاری محدود به ناتوانی فرد در انجام یک تکلیف نمی شود، بلکه شامل ناتوانی در گرفتن تصمیم درست در مورد تکلیف نیز می باشد. اهمال کاری در تصمیم گیری، به وسیله سه واژه تعریف می شود: عملکرد پایین تر از سطح انتظار در تصمیم گیری، آشفتگی هیجانی به خاطر اهمال کاری و اهمال کاری برای تصمیمات مهم و تصمیمات غیر مهم. شخصی که نتواند تصمیمات به موقع و درست برای انجام امور و تکالیف خود بگیرد، عملکرد پایینی داشته، میزان زیادی از زمان و انرژی خود را بیهوده هدر داده و خود را به عنوان فردی ناکارآمد، درک می کند. این فرد ممکن است بین موقعیت های تصمیم گیری اجتناب- اجتناب (اجبار به انتخاب از بین دو راه حل که مورد پذیرش فرد نیستند)، یا گرایش- گرایش (اجبار به انتخاب از بین دو راه حل که هر دو مورد پذیرش فرد هستند)، دچار آشفتگی هیجانی شود. به علاوه، او نه تنها در مورد تصمیمات مهم، بلکه در مورد جزئی نیز تعلل ورزی می کند (غلامی، 1394).

تعداد صفحات

151

شابک

978-622-378-136-0

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.