دکتر پژمان دادنام

 

 


بخش اول: زندگی علمی و مسیر ترجمهٔ دکتر پژمان دادنام ✍️

دکتر پژمان دادنام از چهره‌های فرهیخته و برجستهٔ عرصهٔ ترجمهٔ ادبیات معاصر و کلاسیک جهان است که با نگاهی موشکافانه و احاطه‌ای عمیق بر زبان و فرهنگ، توانسته میان دو جهانِ واژه و معنا پلی استوار بسازد. او از جمله مترجمان نسل جدیدی است که ترجمه را نه صرفاً بازگویی متن، بلکه بازآفرینی هنری می‌داند؛ رویکردی که در ترجمهٔ «کتاب غرب خورشید» از ادگار پانگبورن به‌روشنی نمایان است.

پژمان دادنام تحصیلات خود را در رشته‌های مرتبط با زبان و ادبیات انگلیسی و مطالعات فرهنگی ادامه داده و با بهره‌گیری از پشتوانه‌ای علمی و ذوق ادبی شخصی، به ترجمهٔ متونی روی آورده است که لایه‌های فلسفی، روان‌شناختی و اجتماعی در آن‌ها تنیده شده‌اند. انتخاب آثار علمی‌تخیلی و اندیشه‌محور از سوی او تصادفی نیست؛ بلکه پاسخی است به نیاز مخاطب فارسی‌زبان برای آشنایی با گونه‌ای از ادبیات که هم تخیل را برمی‌انگیزد و هم ذهن را به تأمل دعوت می‌کند.

در ترجمهٔ «غرب خورشید»، دادنام با زبانی شاعرانه و در عین حال دقیق، توانسته است حس درونی و نغمهٔ خاص نثر پانگبورن را حفظ کند. او از زیاده‌گویی و برگردان‌های لفظی پرهیز کرده و به‌جای آن، بر انتقال روح اثر تمرکز داشته است. این ترجمه با جمله‌بندی‌های نرم، واژگان متناسب و ریتمی آرام، مخاطب را به دنیایی دعوت می‌کند که مرز میان علم و خیال در آن ناپدید می‌شود.

دکتر دادنام در مسیر کاری خود همواره به کیفیت ترجمه بیش از کمیت آن پایبند بوده است. هر اثر برای او پروژه‌ای فکری محسوب می‌شود که نیازمند مطالعه، یادداشت‌برداری، و بازخوانی چندبارهٔ متن اصلی است. همین نگاه پژوهش‌محور باعث شده تا آثار ترجمه‌شده‌اش نه تنها برای خوانندگان عام، بلکه برای منتقدان و پژوهشگران ادبی نیز جذاب و قابل استناد باشند.

او معتقد است که مترجم باید میان دو وفاداری تعادل برقرار کند: وفاداری به نویسنده و وفاداری به زبان مقصد. این اصل، بنیان اخلاق حرفه‌ای ترجمه در دیدگاه دادنام است؛ دیدگاهی که در تمامی آثار او، از جمله در برگردان «غرب خورشید»، حضوری آشکار دارد.


 

 


بخش دوم: نقش دکتر پژمان دادنام در ترجمهٔ ادبیات علمی‌تخیلی و میراث فرهنگی او 🌌

ترجمهٔ «کتاب غرب خورشید» توسط دکتر پژمان دادنام را می‌توان یکی از نمونه‌های برجستهٔ احیای ادبیات علمی‌تخیلی کلاسیک در زبان فارسی دانست. او با شناختی عمیق از لایه‌های معنایی اثر، توانسته است روح جست‌وجوگر نویسنده، ادگار پانگبورن، را به‌گونه‌ای به فارسی منتقل کند که مخاطب نه‌تنها خواننده، بلکه همراهی در مسیر کشف و تفکر شود.

در این ترجمه، دادنام تنها به انتقال واژه‌ها اکتفا نکرده است؛ بلکه کوشیده جهان‌بینی نویسنده را نیز به مخاطب منتقل کند. نثر او میان سادگی و عمق در حرکت است؛ از سویی بی‌تکلف و روان، و از سوی دیگر آکنده از لطافت فلسفی و درنگ شاعرانه. این ویژگی سبب شده است تا «غرب خورشید» برای خوانندهٔ فارسی، همان حسی را برانگیزد که اثر اصلی برای خوانندهٔ انگلیسی‌زبان دارد: حس سفر در ناشناخته‌ها، پرسش از ماهیت انسان و امید به فردایی بهتر.

دکتر دادنام در مقدمه‌ها و گفت‌وگوهای خود همواره بر این باور تأکید کرده است که ترجمه باید به «زیبایی‌شناسی بومی زبان فارسی» وفادار بماند. او ترجمه را «بازنویسی فرهنگی» می‌داند؛ فرآیندی که در آن مترجم نه صرفاً انتقال‌دهندهٔ معنا، بلکه خالق تجربه‌ای تازه است. همین دیدگاه باعث شده آثار ترجمه‌شده‌اش به‌دور از خشکی ترجمه‌های لغت‌به‌لغت، با نثری زنده و درخشان در حافظهٔ خوانندگان بمانند.

«غرب خورشید» در کارنامهٔ پژمان دادنام تنها یک ترجمه نیست؛ بلکه نشانه‌ای از گرایش فرهنگی او به ادبیات متفکرانه و انسان‌محور است. او با گزینش آثاری که در مرز میان تخیل و تفکر قرار دارند، در حقیقت دغدغه‌ای فراتر از ادبیات دارد: گفت‌وگو میان علم و اخلاق، میان پیشرفت و وجدان انسانی. همین امر سبب شده تا ترجمه‌هایش، به‌ویژه در ژانر علمی‌تخیلی، با استقبال مخاطبانی مواجه شود که به دنبال معنا و عمق در ادبیات‌اند.

دکتر دادنام در کنار کار ترجمه، همواره دغدغهٔ ترویج فرهنگ خواندن آثار اندیشه‌محور را داشته است. او معتقد است که ادبیات علمی‌تخیلی، برخلاف تصور رایج، ژانری برای فرار از واقعیت نیست، بلکه آیینه‌ای است برای شناخت بهتر انسان و آیندهٔ او. ترجمهٔ او از «غرب خورشید» دقیقاً همین پیام را منتقل می‌کند: بازاندیشی دربارهٔ جایگاه انسان در جهان، مرزهای علم، و معنای پیشرفت.

در نهایت، باید گفت که دکتر پژمان دادنام با ترجمهٔ این اثر، سهمی ارزشمند در گسترش گفتمان فلسفی و علمی‌تخیلی در ایران ایفا کرده است. او از جمله مترجمانی است که توانسته میان اصالت متن، زیبایی زبان فارسی و فهم عمیق از ادبیات جهانی پیوندی پویا برقرار کند. نام او اکنون برای دوستداران ادبیات، مترادف با دقت، ظرافت و عشق به کلمه است.


 

 

بخش اول 🌅

پرسش ۱: دکتر پژمان دادنام کیست و چه جایگاهی در حوزهٔ ترجمه دارد؟
دکتر پژمان دادنام از مترجمان نسل نو در ایران است که با دقت زبانی و تسلط بر ادبیات انگلیسی، آثاری با لحن شاعرانه و معناگرایانه را به فارسی برگردانده است. او رویکردی میان‌متنی و تحلیلی دارد؛ یعنی هنگام ترجمه، تنها واژه‌ها را منتقل نمی‌کند، بلکه جهان‌بینی نویسنده را نیز بازآفرینی می‌کند. ترجمه‌های او معمولاً ترکیبی از وفاداری ساختاری و خلاقیت زبانی‌اند که باعث می‌شود متن، در فارسی همان طراوت و عمق متن اصلی را داشته باشد. 🌿


پرسش ۲: چه ویژگی‌هایی ترجمهٔ او در کتاب «غرب خورشید» را متمایز کرده است؟
در این کتاب، دادنام نثری نرم و درخشان را برگزیده تا با زبان ادگار پانگبورن هم‌نوا شود. او با شناخت دقیق از لایه‌های فلسفی و استعاری اثر، ترجمه‌ای پدید آورده که در آن، مخاطب نه فقط داستان، بلکه اندیشه را نیز تجربه می‌کند. توانایی او در حفظ ریتم جمله‌ها و موسیقی کلمات، سبب شده که متن فارسی همان حس تأمل‌آور و شاعرانهٔ نسخهٔ اصلی را منتقل کند. ✨


پرسش ۳: انگیزهٔ اصلی او از ترجمهٔ «غرب خورشید» چه بوده است؟
دادنام در مصاحبه‌ها و یادداشت‌های خود بر اهمیت بازگرداندن آثار کمترشناخته‌شدهٔ نویسندگان بزرگ ژانر علمی‌تخیلی تأکید دارد. هدف او از ترجمهٔ این اثر، گشودن دریچه‌ای تازه به ذهنیت ادگار پانگبورن و ایجاد پیوند میان مخاطب ایرانی و جهان فلسفی داستان‌های علمی‌تخیلی کلاسیک بوده است. 🌌


پرسش ۴: چه چیزی باعث شده همکاری او با انتشارات نیکی چشمگیر باشد؟
انتشارات نیکی با تمرکز بر ترجمهٔ ادبیات علمی و فلسفی، بستری فراهم کرده تا مترجمانی چون دادنام آثار پیچیده را با دقت و کیفیت بالا ارائه دهند. انتشار «غرب خورشید» نمونه‌ای از این همکاری ثمربخش است که هم از نظر ادبی و هم از نظر فکری مورد استقبال قرار گرفته است. 📚


پرسش ۵: جایگاه ترجمهٔ دادنام در مقایسه با ترجمه‌های مشابه چیست؟
ترجمهٔ دادنام از «غرب خورشید» از حیث دقت مفهومی و یک‌دستی زبانی، در میان آثار مشابه جایگاهی ممتاز دارد. او از ساده‌سازی بیش از حد پرهیز کرده و متن را با وقار و وضوح علمی ارائه داده است. این ویژگی‌ها موجب شده که کتاب، هم برای خوانندهٔ عمومی و هم برای علاقه‌مندان به ترجمه‌های تخصصی، جذاب باشد. 🌠


بخش دوم 🌇

پرسش ۶: فضای فکری و زمانی ترجمهٔ «غرب خورشید» چگونه بوده است؟
این ترجمه در زمانی انجام شد که بازار کتاب فارسی به سمت بازخوانی متون علمی‌تخیلی کلاسیک متمایل بود. دادنام در چنین فضایی کوشید تا پلی میان نثر فلسفی قرن بیستم و زبان امروز فارسی برقرار کند؛ به گونه‌ای که مخاطب ایرانی هم با معنا و هم با زیبایی اثر ارتباط برقرار کند. ⏳


پرسش ۷: مجموعهٔ آثار ترجمه‌شدهٔ دکتر پژمان دادنام شامل چه آثاری است؟
او تاکنون چندین اثر در حوزه‌های علمی‌تخیلی، فلسفی و روان‌شناختی ترجمه کرده است. هرچند «غرب خورشید» شناخته‌شده‌ترین آن‌هاست، اما در کارنامه‌اش ترجمه‌هایی از نویسندگانی با جهان‌های ذهنی مشابه پانگبورن نیز دیده می‌شود؛ نویسندگانی که دغدغهٔ اخلاق، آگاهی و سرنوشت انسان را دارند.


پرسش ۸: نقدها دربارهٔ ترجمهٔ دادنام چه بوده است؟
منتقدان، ترجمهٔ او را از نمونه‌های موفق پیوند میان ادبیات و فلسفه دانسته‌اند. برخی منتقدان تأکید کرده‌اند که او توانسته روح شاعرانهٔ پانگبورن را در قالب واژه‌های فارسی بازآفرینی کند، بدون آنکه ساختار اندیشهٔ نویسنده مخدوش شود. خوانندگان نیز از روانی و لطافت متن استقبال کرده‌اند و آن را یکی از ترجمه‌های الهام‌بخش در این ژانر می‌دانند. 💫


پرسش ۹: اهمیت کار او برای ادبیات ترجمه در ایران چیست؟
دادنام از معدود مترجمانی است که به بازتعریف ترجمهٔ علمی‌تخیلی در ایران پرداخته است. او با نگاه تحلیلی و انسانی به آثار غربی، موجب شده این ژانر در فارسی رنگی فلسفی و بومی پیدا کند. ترجمه‌های او نه تقلیدی، بلکه تفسیری هستند؛ یعنی در هر سطر، اندیشه‌ای دوباره متولد می‌شود. 🌍


پرسش ۱۰: در یک جمله، میراث دکتر پژمان دادنام در عرصهٔ ترجمه چیست؟
او ترجمه را سفری میان زبان‌ها می‌داند؛ سفری که نه برای گریز از واقعیت، بلکه برای کشف معنای ژرف‌تری از انسانیت آغاز می‌شود. ✍️